آشنایی با هوش احساسی (هوش هیجانی)
هوش احساسی كه قبلا از آن به عنوان هوش عاطفي يا هوش هيجاني نام برده مي شد به معنی توانايي تشخيص ، استفاده ، درك ومديريت احساسات به شيوه مثبت است كه براي رها شدن از استرس ، ايجاد ارتباط موثر ، همدردي با ديگران و فائق آمدن بر چالش ها و بر طرف كردن تعارضات كاربرد دارد . هوش احساسی بر جنبه هاي مختلف زندگي ما از جمله نحوه رفتار و تعامل با ديگران در محيط هاي كار و زندگي اثر مي گذارد . هر چند كه مطالعات در مورد هوش احساسی عمري بيش از 30 سال ندارد اما در طول تاريخ به قدرت احساسات و تاثيرات آن بر انديشه ها و رفتارها توسط انديشمندان وصاحبنظران برجسته دنیا اشاره شده است . همانند افلاطون ( فيلسوف يونان باستان ) در حدود 2000 سال پيش گفته كه همه يادگيري ها پايه احساسي دارد و همچنین چارلز داروين ( زيست شناس معروف ) مي گويد كه قوي ترين يا باهوش ترين گونه باقي نمي يابد بلكه گونه اي بقا مي بابد كه به تغييرات بهتر پاسخ دهد.
تعاريف
اغلب روان شناسان به دو نوع هوش اعتقاددارند : هوش شناختی و هوش احساسی ( هیجانی یا عاطفی )
تعریف هوش احساسی
هوش احساسی ( هوش عاطفي یا هوش هیجانی ) که ضریب آن با EQ (Emotional Quotient) نشان داده می شود شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود است. به عبارت دیگر، شخصی که EQ بالایی دارد سه مؤلفه هیجانها شامل (مؤلفه شناختی، مؤلفه فیزیولوژیکی و مؤلفه رفتاری ) را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق میکند.
تعریف هوش شناختي
هوش شناختي بر توانائي عملكرد هدفمند ، تفكر منطقي و تعامل موثر با محيط تمركز دارد . براي اندازه گيري اين نوع هوش از آزمون هاي بهره هوشي (IQ ) استفاده مي كنند به زبان ساده تر بهره ي هوشي معياري براي اندازه گيري توانائي هاي ذهني ، تحليلي ، منطقي و تعقل فرد است .
ابعاد (ویژگی های) هوش احساسی
هوش احساسی ( هیجانی ) دارای چهار ویژگی می باشد
1- آگاهي از خود :
اين بعد به شناخت عميق از احساسات، نقاط قوت و ضعف، ارزشها، نگرشها و انگيزههاي خود فرد دلالت دارد. افراد با خودآگاهي بالا احساسات واقعي خودشان را ميشناسند.
2 ـ مديريت خود:
مديريت خود به چگونگي كنترل يا هدايت حالات، انرژي و محركهاي دروني اشاره دارد. كنترل انگيزههاي در هم گسيخته دروني، امين بودن، صداقت و يكپارچگي و يگانگي، انعطافپذيري در حين تغيير، حفظ حالت خوشبينانه بودن حتي پس از شكست، درك و استفاده از فرصتها و حفظ انگيزه و انجام كارها به درستي، نشانههايي از مديريت خود است.
3 ـ آگاهي اجتماعي:
آگاهي اجتماعي در مورد همدلي با ديگران است، همدلي دارو و مسكن اعجابانگيزي است كه به درك كردن و حساس بودن نسبت به احساسات، افكار و وضعيت ديگران دلالت دارد. يعني هم بايد قادر به درك شناختي وضعيت شخص ديگري بود و هم به لحاظ احساسي بتوان احساسات وي را در آن شرايط تجربه كرد و به همدلي احساسي رسيد. همدلي با كاركنان ديگر، سرپرستان و زيردستان و حتي با مشتريان تأثير بسزايي در موفقيت سازمان دارد.
4 ـ مديريت روابط:
اين بعد از ابعاد هوش احساسی به مديريت و هدايت احساسات ديگران مربوط میشود نفوذ بر باورها و احساسات ديگران، توسعه تواناييهاي ديگران، الهام بخشيدن به آنها، حل تضاد، ايجاد و توسعه روابط، حمايت از كار تيمي و همكاري و مديريت تغيير در اين بعد جاي مي¬گيرد. لازمه اين موارد داشتن قابليتهاي زياد در زمينه ارتباطات و تعاملات اجتماعي است همان طور كه ملاحظه ميشود اين بعد از محدوده قابليتها هم فراتر ميرود و با مفاهيم ديگر رفتار سازماني همپوشاني دارد.
تقسيم هوش احساسی ، به چهار بعد براي سهولت تجزيه و تحليل است و در عالم واقعي سازمانها اين چهار بعد با هم وابستگي و تعامل دارند از طرف ديگر بعضي از متخصصان هوش احساسی براي اين چهار بعد حالت سلسله مراتبي قائل هستند. مديريت روابط در بالاترين سطح سلسله مراتب قرار دارد، چرا كه نيل به اين سطح نيازمند دارا بودن قابليتهاي سطوح پايينتر است پس از آن آگاهي اجتماعي، مديريت خود و در پايينترين سطح آگاهي از خود قرار دارد كه وجود آن الزاماً نيازي به ساير ابعاد ندارد ولي وجودش براي سطوح بالاتر كاملاً ضروري است.
کاربردهای هوش احساسی (هیجانی)
هوش احساسی به دلیل کاربردهایی که دارد، جایگاهی بسیار مهم پیدا کرده است در زیر به چند مورد اشاره می شود :
کاربرد در کودکان :
هوش احساسی به کودکان کمک های بسیاری میکند بویژه برای کودکان که کمک های بسیاری میکند. هوش احساسی به کودکان کمک میکند تا در موقعیت های تهدید کننده و خطرناک، عکس العمل مناسب تری برای نجات خود انجام دهند. با کمک ابن هوش می توانند به ریشه های غم و شادی در خود پی ببرند و آن را مدیریت کنند.حساسیت و هوش احساسی بالاتر به کودکان کمک می کند تا نیازهای دیگران را درک کنند و حداقل با همدلی به آنها کمک کنند و با کنترل بر احساسات خود، حس مسئولیت پذیری در خود را تقویت کنند. در مجموع هوش احساسی به خصوص به کودکان ما کمک می کند تا یادگیری بهتر ی داشته باشند و خوشحال تر و سالم تر و موفق تر از دیگران باشند.
کاربرد در مدیریت :
همچنین متون علم مدیریت بر این باور هستند که رهبران و مدیران با هوشهای احساسی بالاتر، توان بیشتری برای هدایت سازمان تحت کنترلشان دارند.یافته های جدید نشان می دهد عملکرد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفه شناسی بالایی هستند اما فاقد هوش احساسی و اجتماعی هستند در مقایسه کارکنان مشابهی که از هوش احساسی بالایی برخوردارند ضعیف تر است .
چگونگی آموزش در کودکی
والدین باید بیشتر از هر چیز به فکر داشتن اطلاعات درباره احساسات و هیجانات باشند. باید محیطی را ایجاد کرد که همه به بیان احساسات خود بپردازند. از بچه خواسته شود احساسات خود را نقاشی کند و یا به زبان بیاورد. احساس امنیت و فضای حمایتی نیز به این روند کمک خواهد کرد .
کاربرد در مدیریت بازار : استفاده از هوش احساسی در تجارت ایده ای نوین می باشد که برای بسیاری از مدیران و تجار جانیفتاده است. در واقع بیشتر مدیران کماکان ترجیح می دهند برای انجام کارها از مغزشان استفاده کنند تا از قلبشان. نگرانی اصلی آنها آن است که احساس همدلی و دلسوزی با همکاران و مشتریان آنها را از پرداختن به اهداف سازمان دور نماید. در هر صورت همه بایستی قبول کنند که قواعد بازی در دنیای امروز متفاوت است و بایستی طبق قاعده روز عمل کرد. شرکت های هوشمند برای نظارت بر تحولات بازار و همسو شدن با تغییرات سلیقه ای و استفاده از قوانین تشویقی معمولا سیستم بازاریابی طراحی می کنند. سیستم بازاریابی فرآیندی کامل است که موجب هماهنگی شرکت با بهترین فرصت های بازار می شود. فرآیند کلی مدیریت بازار شامل ۴ مرحله اصلی است که عبارتند از: 1- تجزیه و تحلیل بازار 2- انتخاب بازارهای هدف 3- تهیه ترکیب های عناصر بازاریابی 4- اداره تلاش های بازار ، که نحوه تاثیرات هوش احساسی ( هیجانی ) دراین فرآیند قابل بررسی می باشد.
جهت شرکت در دوره آموزشی هوش هیجانی در آموزشگاه عالی آزاد خرد کلیک کنید