معرفی 6 سبک مدیریتی مدرن

سبک های مدیریتی

1- سبک دستوری

در سبک مدیریتی دستوری، يا مديريت اجبار، هدف اطاعت فوری از جانب کارکنان است. مدير از نوع کار را همان طور که من می گويم انجام بده است، کارکنان به شدت کنترل می شوند، وانگيزه در کارکنان با نظم و تهديد ايجادمی شود.

  • اين سبک هنگامی کارآيی دارد که شرکت با بحران مواجه باشد، و يا هرگونه تغيير در فعاليت شرکت توام با ريسک باشد.
  • ولی اگر کارکنان توسعه يافته نباشند، به دليل اين که يادگيری اتفاق نمی افتد، و/ يا چنانچه کارکنان ماهر و متخصص باشند- که در اين صورت از کار نا اميد و بيزار می شوند- اين سبک کارآيی ندارد.

2- سبک اختيار دهنده

در اين سبک هدف اوليه دادن جهت و چشم انداز بلند مدت به کارکنان است. مدير “مقتدر ولی دوست” است، به کارکنان جهت درست و شفاف را نشان می دهد، و با پاداش در ازای بازخورد کارشان به آنها انگيزه می دهد.

  • اين سبک هنگامی کارآيی داردکه جهت گيری و استانداردهای موردنظر وجود داشته باشند، و رهبر از اعتبار کافی برخوردار باشد.
  • ولی هنگامی که کارکنان توسعه يافته نباشند- چون برای انجام کار بايد دائم راهنمايی شوند- ، و/ يا رهبر اعتبار کافی نداشته باشد تا کارکنان به رهبری وی اعتقاد داشته باشند و از او پيروی کنند، اين سبک کارآيی نخواهد داشت.

3- سبک مريد و مرشدی

در اين سبک هدف اوليه ايجاد هماهنگی بين کارکنان و نيز بين مدير و کارکنان است. مدير از نوع اول کارکنان، دوم کار است. مدير بر اجتناب از برخورد  و ايجاد روابط دوستانه بين کارکنان تاکيد دارد و با خوشحال و راضی کردن کارکنان در آنها انگيزه ايجاد می کند.

  • اين سبک هنگامی کارآيی داردکه با ساير سبکها به کار برده شود، وظايف تعريف شده و تکراری باشند، به کارکنان کمک و مشورت داده شود، و بالاخره برخورد و چالشی در گروه مديريت ارشد وجود نداشته باشد.
  • ولی اگر کارکنان ماهر نباشند– زيرا اين سبک بر کار تاکيد ندارد- و/ يا شرايط بحرانی باشد – که در اين صورت بايد چشم انداز مشخص شود-  اين سبک کارآيی ندارد.

4– سبک مشارکتی

در مديريت مشارکتی (دموکراتيک) هدف اوليه ايجاد همکاری و توافق بين کارکنان است. سبک مديريت عبارت است از هر فرد دارای ايده است“. در اين سبک کارکنان تشويق می شوند در تصميم گيریها دخالت کنند و به تلاش گروهی پاداش داده می شود.

  • اين سبک هنگامی کارآمد است که کارکنان بتوانندگروهی کار کنند، تجربه و مهارت لازم را داشته باشند، و محيط کار پايدار باشد.
  • ولی اگر کارکنان با هم همسو و همفکر نباشند، وقت کافی برای جلسات گروهی نباشد، و/ يارقابت وجود نداشته باشد- که در اين صورت نظارت دقيق لازم است- اين سبک کارآيی لازم را نخواهد داشت.

5– سبک پيشرو  و متعالی

در اين سبک مديريت به استانداردهای بالا و تعالی می انديشد، مدير  از نوع “خودم تصميم می گيرم و انجام می دهم” است، بسياری از امور را مدير خودش انجام می دهد و انتظار دارد کارکنان از او پيروی کنند، با قرار دادن استانداردهای متعالی انگيزه به وجود می آورد و انتظار دارد کارکنان خودشان طبق آن استانداردها جهت گيری کنند.

  • اين سبک هنگامی کارآمد است که کارکنان بسيار با انگيزه، توانمند، و رقابتی باشند، به همکاری، همفکری، و همسو بودن آنها خيلی نياز نباشد، و کارشناسانی بسيار قوی باشند.
  • ولی اگر نيروی کار به همکاری و همفکری نياز داشته باشند، يا توسعه در کار مورد نياز باشد- يعنی مربيگری و همکاری لازم باشد – اين سبک پاسخگو نيست و کارآيی ندارد.

6– سبک مربيگری

اولين هدف در سبک مربيگری توسعه بلند مدت و حرفه ای کارکنان است. سبک مديريت توسعه ای است، مدير کارکنان راتشويق می کندکه قابليتهای خودرا ارتقاء دهند و کارآيی خودرا بالا برند و در کارکنان با ايجاد فرصت مطالعاتی انگيزه ايجاد می کند.

  • اين سبک هنگامی کارآمد است که لازم باشد مهارتهای کارکنان توسعه يابد و کارکنان برای ارتقاء خود انگيزه داشته باشند.
  • ولی اگر رهبر خودش فاقد تخصص لازم باشد، تفاوت در مهارت کارکنان بيش از حد باشد، يا شرايط کار بحرانی باشد اين سبک کارآيی ندارد.

 

اولین امتیاز را ثبت کنید
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *