به جای وظیفه و هدف بر روی فرآیند تمرکز کنید.
بیش از حد وظیفه گرا بودن تنش غیرضروری به وجود می آورد و باعث می شود آنچه واقعا اهمیت دارد را مشاهده نکنید. نگرش فرایندی شما را در موقعیتی قرار می دهد که دستیابی به اهداف طبیعی تر می شود و همچنین رضایت شما از زندگی افزایش می یابد.
به نظر غیرقابل تصور می رسد. چرا مقدار زیادی از زمان، انرژی، توجه و منابع خود را بر روی فرآیندی معطوف کنید، در حالی که می توانید به راحتی بر نتیجه نهایی متمرکز شوید؟
بازی زندگی و حوادثی که در این بازی رخ می دهند، اینگونه کار نمی کنند.
برای اینکه بدانید نگرش فرایندی چیست و تفاوت نگرش فرایندی و نگرش وظیفه ای چیست ادامه مطلب را بخوانید ….
تعریف نگرش فرایندی
نگرش فرایندی، که گاهی به عنوان “رویکرد فرایندی” نیز شناخته می شود، یک رویکرد یا دیدگاه در مدیریت، آموزش و دیگر زمینه ها است که تمرکز اصلی اش بر روی فرایندها و روند های در حال اجرا می باشد تا بر نتایج نهایی یا محصولات. در این نگرش، اهمیت زیادی به چگونگی انجام کارها، گام ها و مراحل مختلف فرایندها و بهبود مداوم آن ها داده می شود. هدف اصلی این است که با درک بهتر و بهینه سازی فرایند ها، به نتایج بهتر و کارآمدتری دست یافت.
در زمینه آموزش، نگرش فرایندی به جای تمرکز بر نمرات و ارزیابی های نهایی بر روی روش ها و تکنیک های یادگیری تمرکز دارد. در مدیریت و تجارت، این نگرش به دنبال بهینه سازی فرایند های کسب و کار و افزایش کارآیی و اثربخشی است. این رویکرد همچنین تأکید زیادی بر یادگیری مداوم و بهبود مستمر دارد، با این باور که همیشه فضایی برای پیشرفت وجود دارد.
تعریف نگرش وظیفه گرا
نگرش وظیفه گرا، تفکر وظیفه گرا و یا رویکرد وظیفه محور، بر روی انجام وظایف و دستیابی به اهداف مشخص متمرکز است. در این نگرش، تاکید اصلی بر روی نتایج نهایی و دستاوردها است و تاکید کمی بر روندها و فرایند هایی که به آن نتایج منتهی می شوند دارد.
به عنوان مثال نگرش وظیفه گرا در آموزش بر روی دستیابی به اهداف آموزشی خاص و ارزیابی مبتنی بر عملکرد دانش آموزان تمرکز دارد. در مدیریت و تجارت، این دیدگاه به دنبال رسیدن به اهداف کسب و کار و اتمام پروژه ها و وظایف با کارایی بالا است و اغلب به افراد این امکان را می دهد که به هر شیوه ای که ممکن است به این اهداف دست یابند.
به طور خلاصه، نگرش وظیفه گرا بیشتر بر روی “چه کاری انجام می شود” و “نتایج به دست آمده” تمرکز دارد، در حالی که نگرش فرایندی بیشتر بر “چگونگی انجام کار” و “بهبود فرایند ها” متمرکز است.
نگرش وظیفه گرا در برابر نگرش فرایندی
آنچه که در زندگی به دست می آوریم تا حد زیادی به آنچه تمرکز خود را به سمت آن هدایت می کنیم، بستگی دارد. شما ممکن است تصور کنید که تمرکز بر یک هدف خاص و تمرکز بر فرآیند دستیابی به آن هدف اساسا یک چیز هستند. خوب، دقیقا اینگونه نیست.
هر هدف بزرگ و هیجان انگیزی، همیشه با یک عنصر دگرگونی همراه است. به عبارت دیگر، شما را وادار می کند که به فرد دیگری تبدیل شوید. هرچه هدف بزرگ تر باشد، دگرگونی و تحول در شما عمیق تر و اساسی تر خواهد بود.
آنچه که بیشتر افراد متوجه نمی شوند این است که چون تغییر در هر صورت الزامی است، بهتر است تمرکز و کار بر روی خود تغییر انجام شود و نه هدف نهایی.
تفاوت های اصلی بین نگرش وظیفه گرا و نگرش فرایندی به شرح زیر است:
تمرکز بر نتایج در مقابل تمرکز بر فرایند: نگرش وظیفه گرا بر دستیابی به نتایج و اهداف مشخص تمرکز دارد. این نگرش به دنبال تکمیل وظایف و دستیابی به اهداف معین است، حتی اگر مسیر رسیدن به آن نتایج متفاوت باشد. در مقابل، نگرش فرایندی بر روی روش ها و روند های انجام کار تمرکز دارد، با این باور که بهبود فرایند ها به نتایج بهتر منجر می شود.
انعطاف پذیری در مقابل ساختار: نگرش وظیفه گرا اغلب اجازه می دهد که افراد راه حل‌های خلاقانه و متفاوتی برای رسیدن به هدف پیدا کنند، در حالی که نگرش فرایندی ممکن است ساختار بیشتری را در نحوه انجام کارها اعمال کند، با تأکید بر بهترین روش ها و رویه ها.
ارزیابی و اندازه گیری: در نگرش وظیفه گرا، معیار های موفقیت معمولا بر اساس نتایج و دستاورد های قابل اندازه گیری هستند. در نگرش فرایندی، ارزیابی بیشتر بر روی کیفیت و کارآمدی فرایند های در حال اجرا متمرکز است.
یادگیری و بهبود مداوم: نگرش فرایندی بر بهبود مداوم و یادگیری از تجربه تأکید دارد. این در حالی است که نگرش وظیفه گرا ممکن است کمتر به یادگیری و تکرار توجه داشته باشد و بیشتر بر دستیابی به اهداف مشخص در یک دوره زمانی معین تمرکز کند.
به طور کلی، هر دو نگرش می توانند مؤثر باشند، اما انتخاب بین آن ها بستگی به موقعیت، اهداف و فرهنگ سازمانی دارد.
خطرات نگرش وظیفه گرا
در حالی که نگرش وظیفه گرا تمرکز و انرژی شما را به سمت خود نتیجه نهایی معطوف و هدایت می کند، فردی که نگرش فرایندی دارد تصویر بزرگ تر را می بیند و تمرکز و انرژی خود را بر آنچه هدف را امکان پذیر می کند متوجه می سازد.
اگر بیش از حد وظیفه گرا باشید، فرایند به نوعی مانع برای شما تبدیل خواهد شد. نوعی شکاف که باید در اسرع وقت به کوچک ترین حالت ممکن کاهش یابد.
ممکن است تصور کنید که رفتن به سمت هدف مستقیم ترین روش موجود است (از نظر ذهنی و سپس عملی)، اما به احتمال زیاد برعکس این است. چرا؟ زیرا به محض این که بر فرایند تمرکز می کنید، هدف به غیرممکن ترین کار در جهان مبدل می شود.
به عبارت دیگر، به جای کار بر روی خود هدف باید بر روی تبدیل شدن به فرد و قرار گرفتن در موقعیتی تمرکز کنید که دستیابی به هدف به یک امر طبیعی تبدیل می شود.
چرا نگرش فرایندی بهتر است؟
به محض این که ذهنیت خود را به نگرش فرایندی تغییر دهید، همه چیز صرف نظر از اهداف شما به طور طبیعی آسان تر می شوند و 5 دلیل برای آن وجود دارد.
1. فرایند هرگز به پایان نمی رسد
بله، دستیابی به هدف مهم است. اما بعد از آن چه می شود؟ این تناقضی است که بسیاری از افراد موفق در وهله ای از زندگی خود تجربه کرده اند …
آن ها به سمت یک هدف خاص سخت کار می کنند، به اهداف خود دست می یابند، به خوشبختی می رسند و سپس متوجه می شوند که خوشبختی هرگز تداوم ندارد و آن هدف قرار نبود پایان همه چیز باشد.
زندگی به معنی تغییر است. تغییر به معنی زنده بودن است. به محض این که به فردی تبدیل شوید که به جای اهداف بر روی فرایندها تمرکز می کند، کشف می کنید که فرایند هرگز به پایان نمی رسد و این چیز خوبی است.
2. رضایت و هدف
فرض کنید که خوشحالی که بعد از دستیابی به یک هدف خاص احساس می کنید برای همیشه تداوم داشته باشد (این اتفاق نخواهد افتاد، اما بیایید برای یک ثانیه وانمود کنیم).
حتی اگر چنین اتفاق افتد، خوشحالی شما، ارزش خود، تصوری که از خود دارید، شخصیت، حالت روحی و غیره شکننده خواهند بود زیرا بر اساس چیزی هستند که ممکن است از شما گرفته شود.
اما فرایند به سمت یک هدف/رویا را نمی توان از شما گرفت. هدف خود را مشخص کنید و یاد بگیرید که از آن احساس رضایت کنید و سطح رضایت و خوشحالی شما پایه و اساس محکم تری خواهد داشت.
3. شما چطور؟
چرا بسیاری از برندگان لاتاری بعد از گذشت دو سال در شرایط مالی بدی قرار می گیرند؟ چرا بسیاری از افرادی که یک شریک زندگی شگفت انگیز را پیدا می کنند در نهایت به صورت ناخودآگاه او را رد می کنند؟
اگرچه شرایط با هم متفاوت است، اما یکی از دلایل اصلی خود آن ها هستند. ذهنیت آن ها و تصویری که از خود دارند، نحوه برخورد با زندگی و این که چگونه به رویدادهای زندگی واکنش نشان می دهند.
در صورتی که بیش از حد وظیفه گرا باشید، این خطر وجود دارد که آنقدر بر نمای بیرونی هدف متمرکز می شوید که فراموش می کنید باید بر درون خود برای دستیابی به آن هدف کار کنید. به عنوان مثال، توانایی های خود را تقویت کنید.
4. خداحافظی با استرس
اگر فرایند هرگز به پایان نرسد، به این معنی است که موعد تعیین شده ای وجود ندارد و در نتیجه استرس، اضطراب و حتی عدم قطعیت کاهش می یابد. حقیقت این است که وقتی نوبت به تنظیم و دستیابی به اهداف باشد (و به طور کلی زندگی)، ما تنش و احساسات منفی زیادی را تجربه می کنیم که خودمان در ایجاد آن ها سهیم هستیم.
تمرکز بر هدف/موعد مقرر به این معنی است که آن ها اهمیت دارند. اهمیت به معنی اضطراب اضافی است. این اهمیت را حذف کنید و همه چیز آسان تر خواهد شد. این کار را با تمرکز بر فرایند انجام دهید.
5. اشتباهات خوب هستند
در نهایت، تمرکز بر فرایند دستیابی به هدف به شما اجازه می دهد تا یکبار دیگر کودک شوید. شما آزاد هستید تا تجربه کنید، کاوش کنید و مرتکب اشتباه شوید.
از آنجایی که در واقعیت اشتباهات بخش مهم و جدایی ناپذیری از فرایند هستند. آیا واقعا می توانید بدون اشتباه کردن به عنوان یک شخص رشد کنید، یک مهارت جدید بیاموزید، در موقعیتی قرار گیرید که دیگران رویای آن را در سر داشته باشند؟
به احتمال زیاد، نه. بنابراین، از اشتباه کردن نترسید. اگر بر هدف نهایی متمرکز شوید، اشتباه کردن می تواند دردناک باشد. اگر بر روی فرایند تمرکز کنید، اشتباه از اهمیت کمتری برخوردار خواهد بود زیرا خود بخشی از فرایند است.
از نگرش وظیفه گرا به نگرش فرایندی
شش نکته برای تغییر ذهنیت خود:
- هرگونه احساس اهمیت وابسته به هدف نهایی را کنار بگذارید.
- ضرب الاجل ها را حذف کنید (یک هدف یک ساله را به هدف مادام العمر تبدیل کنید).
- لذت بردن و احساس رضایت از خود فرآیند را بیاموزید.
- پس از هر برد کوچک خود را تحسین کنید.
- آنچه می خواهید و آنچه برای شما امکان پذیر است را روشن کنید.
- تنها بر روی اهداف خارجی تمرکز نکنید، به درون خود بنگرید.
سخن پایانی
تفاوت اصلی بین نگرش وظیفه گرا و نگرش فرایندی در تمرکز آن ها نهفته است: نگرش وظیفه گرا بر رسیدن به نتایج و دستیابی به اهداف مشخص متمرکز است، با تاکید بر اتمام وظایف و ارزیابی بر اساس دستاورد های قابل اندازه گیری. در مقابل، نگرش فرایندی بر بهبود و کارآمدی روند های در حال اجرا تمرکز دارد، با اعتقاد به اینکه فرایند های بهتر به نتایج مطلوب تر منجر می شوند و بنابراین بیشتر بر کیفیت و بهبود مداوم تاکید دارد. این دو نگرش در نحوه اندازه گیری موفقیت و درجه انعطاف پذیری و ساختاری که به فرد یا تیم اعطا می کنند، متفاوت هستند.
BPI یا بهبود فرایند کسب و کار براساس تفکر یا رویکرد فرایندی بنا شده است و تمرکز اصلی آن بر روی بهبود اثربخشی فرایندها و از بین بردن موانعی که ممکن است در مسیر اجرای فرآیندها قرار گیرند می باشد. یکی از مباحث این دوره نگرش فرآیندی در مقابل نگرش وظیفه ای است. اگر قصد دارید سازمان خود را به جایگاه بالاتر و آرمانی خود برسانید پیشنهاد می کنیم در این دوره شرکت کنید. دوره BPI در موسسه خرد به صورت مجازی و حضوری برگزار می شود و مدرک پایان دوره دارای مهر وزارت علوم می باشد.
برای شرکت در دوره آموزش بهبود فرایند کسب و کار روی لینک زیر کلیک کنید:
